بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: خوشحالی همهی مردم در عصر طلایی ظهور
با اهتمام: سارا انتظارخیر؛ زهرا مرادی
ملحقات پک:
1. متن محتوا
2. یادبود
گروه سنی: 6 تا 8 سال (پیش دبستانی تا دوم ابتدایی)
1. متن محتوا با عنوان «می شه همیشه عید باشه؟»
{مربی با انرژی و شور و نشاط به کلاس وارد شود و صحبتش را آغاز نماید.}
سلام به دخترهای گل من (پسرهای عزیز من)
حالتون خوبه؟
عه پس چرا انقدر یواش جواب میدین؟ بلند و با انرژی بگین ببینم حالتون خوبه؟
آفرین.
بچهها؛ من این روزها خیییلییی خوشحالم. میدونین چرا؟
چون چند روز دیگه عید نوروزه.
من عید رو خیلی دوست دارم. وقتی که عید میشه، همه جا قشنگ میشه؛ درختها شکوفه میزنن؛ گلهای رنگارنگ سر از خاک در میارن؛ هوا خیلی خوب و تمیز میشه؛ مردم لباسهای قشنگ میپوشن و به دیدن همدیگه میرن؛ همه شاد و خوشحالن ...
شما هم عید نوروز رو دوست دارین؟
خب بِهم بگین ببینم چه چیزهایی از عید رو دوست دارین؟
{مربی به دانش آموزان فرصت دهد تا با آرامش دربارهی مواردی که از عید دوست دارند، صحبت کنند. برای این قسمت، بیشتر از 7 دقیقه زمان اختصاص ندهد؛ چراکه در بخش درست کردن کاردستی، زمان کم میآورند. مربی با کمک بچهها به موارد زیر اشاره کند:}
همه کنار هم خوشحالیم.
عید دیدنی میریم.
عیدی میگیریم.
هفت سین میچینیم.
خوراکیهای خوشمزه مثل آجیل و شیرینی میخوریم.
لباسهای قشنگ میپوشیم.
مسافرت میریم.
همه جا قشنگ و سرسبز میشه؛
هر جا رو که نگاه میکنی پر از شکوفههای سفید و صورتیه؛ پر از گلهای رنگارنگه؛
حتی پرندهها هم معلومه که توی بهار چقدر خوشحالن. همهش جیک جیک میکنن و آواز میخونن.
خلاصه اینکه توی عید خیلی بهمون خوش میگذره.
اما دخترهای گلم (پسرهای خوبم)؛ خیلی از بچههای دنیا وقتی که عید نوروز میشه، مثل ما شاد و خوشحال نیستن. میدونین چرا؟
چون توی بعضی کشورها، الان جنگه و مردم نمی تونن با خوشحالی کنار هم جشن بگیرن، خوراکیهای خوشمزه بخورن، عیددیدنی برن، ...
وقتی که جنگ میشه خیلی از آدمها میمیرن. وقتی که جنگ میشه مردم غصه میخورن و همهش میترسن.
خیلی از بچهها توی جنگ، همهی اسباب بازیهاشون رو، حتی خونهشون رو، پدر، مادرشون رو، یا خواهر و برادرشون رو از دست میدن. خیلی از بچهها زخمی میشن یا حتی جونشون رو از دست میدن.
تو چنین حال و روزی چطوری میشه خوشحال بود؟
یه عده دیگه از بچهها هم هستن که توی جنگ نیستن ولی خوشحال هم نیستن. میدونین مثل کیا؟ مثل اون بچههایی که وقتی من و شما با خیال راحت اینجا نشستیم و درس میخونیم، میگیم، میخندیم، بازی میکنیم، ... اونها توی بیمارستان مریضن و دارن درد میکشن.
بچهها؛ تا حالا آمپول زدین؟ کیه که از آمپول زدن خوشش بیاد؟ اما بعضی بچههای هم سن و سال شما هستن که مجبورن به خاطر مریضیشون هر روز آمپول و سرم بزنن. اونا نمیتونن عید از بیمارستان بیرون برن؛ عید دیدنی برن؛ مسافرت برن؛ پارک برن. اونا توی عید خوشحال نیستن. مامان باباهاشون هم خوشحال نیستن.
کاش وقتی عید میشد، همه میتونستن خوشحال باشن.
{مربی لحن گفتار خود را از حالت غمگین مجددا به صورت شاد و با هیجان تغییر دهد و بگوید:}
بچه ها؛ دوست دارید یه جوری بشه که دیگه هییییچ کس هییییچ وقت ناراحت نشه؟ دیگه کسی با کسی دعوا نکنه؟ کسی کسی رو اذیت نکنه؟ جنگ و دشمنی نباشه؟ همه با هم مهربون باشن؟
دوست دارید دیگه هیچ کس مریض نشه؟ هیچ کس بی پول و فقیر نباشه که نتونه برای بچههاش لباسهای رنگ به رنگ و خوراکیهای خوشمزه بخره؟
دوست دارید همیشه همه جا خوشگل باشه و هوا تمیز باشه؟ هر جا رو نگاه کنی گل های رنگارنگ و سبزههای قشنگ ببینی؟
دوست دارید همیشه عید باشه و همه خیلی خوشحال باشن؟
من هم خیلی دوست دارم.
بچهها؛ میدونستین یه روزی میآد که همهی این چیزهای خوب اتفاق میافته؟
ببینید دخترهای گلم (پسرهای خوبم)؛ خدای مهربون گفته وقتی امام مهربونمون حضرت مهدی بیاد همهی این اتفاقهای خوب میافته. یعنی همه جا سرسبز و خوشگل میشه؛ همهی آدمها خوشحال و مهربون میشن؛ هیچ کس دیگه مریض نمیشه؛ هیچ کس دیگه فقیر نیست؛ همه شاد و خوشحالن.
پس گفتم کِی این اتفاقهای خوب میافته؟
آفرین؛ وقتی امام مهربونمون حضرت مهدی – که بهشون امام زمان – هم میگیم، بیان.
ببینید بچهها؛ امام زمان یا همون حضرت مهدی الان زنده هستن و دارن بین مردم زندگی میکنن. اما چون یه سِری آدمهای بدجنس هستن که اگه امام زمان رو بشناسن، ایشون رو هم مثل بقیهی امامها شهید میکنن، خدا کاری کرده که مردم، امام زمان رو نشناسن. یعنی ممکنه توی خیابون امام زمان رو ببینیم ولی نفهمیم که ایشون امام مهربونمون حضرت مهدی هستن.
اما یه روزی خدا اجازه میده تا امام زمان بیان و خودشون رو به مردم معرفی کنن. وقتی که این اتفاق بیفته و امام زمان ظهور کنن – یعنی دیگه همه ایشون رو بشناسن – همهی اون اتفاقهای خوبی که گفتم میافته.
حالا هر کی دوست داره امام زمان زودتر ظهور کنن و همه مردم دنیا همیشه خوشحال باشن دستش بالا.
{مربی هم دستش را بالا ببرد.}
آفرین. پس بیایم دعا کنیم که امام زمان زودتر بیان. چون خدا گفته اگه بیشترِ مردم دلشون بخواد امام زمان زودتر بیاد، من هم زودتر اجازه میدم که این اتفاق بیفته. اما اگه مردم، امام زمان رو دوست نداشته باشن و دلشون نخواد که زودتر بیاد، من هم جریمه شون میکنم و حضرت مهدی رو به این زودیا نمی فرستم.
پس اونایی که دستاشون رو بردن بالا و گفتن دوست دارن امام زمان زودتر بیاد تا هر چی غم و غصه و ناراحتی هست تموم بشه، یه بار دیگه دستهاشون رو بیارن بالا تا این دفعه دعا کنیم.
{مربی دستانش را به حالت دعا بالا بگیرد تا دانش آموزان متوجه شوند چه کار باید بکنند.}
"خدای خوب و مهربون
اومدن امام زمان ما رو نزدیک کن
تا همه
شاد و بدون مشکل زندگی کنن"
الهی آمین
خب حالا یه کف مرتب برای خودتون که انقدر دخترهای گلی (پسرهای خوبی) بودین بزنین تا بریم سراغ درست کردن یه کاردستی خوشگل.
بچهها؛ امروز میخوایم یه «بادبادک» درست کنیم که توی تعطیلیهای عید خصوصا سیزده به در که رفتین بیرون، با کمک بزرگترها هواش کنین. باشه؟
2. یادبود
وسایل مورد نیاز:
- کاغذ a4
- کاغذ رنگی
- نخ
- ماژیک
- خط کش
- مداد شمعی یا پاستل
- منگنه
- پانچ
- چسب نواری
روش ساخت:
دانش آموزان به سلیقهی خود کاغذ سفیدی را که به ایشان میدهید، با استفاده از پاستل رنگ آمیزی کنند.
برگه را در راستای طول از وسط تا بزنید. سپس روی محل تا، با کمک خط کش نقطهی «الف» و «ب» را علامت گذاری کنید. فاصلهی نقطهی «الف» از ابتدای کاغذ، 5/6 سانتی متر؛ و فاصلهی نقطهی ب، 9 سانتی متر باشد.
حالا دو گوشهی کاغذ را مانند شکل شماره 3 به نقطهی «الف» منگنه کنید.
بر روی نقطهی «ب» توسط دستگاه پانچ، سوراخی ایجاد کنید. دقت داشته باشید که کاغذ را به اندازهی کافی داخل دستگاه جلو ببرید تا سوراخ کامل و سالمی در دوطرف داشته باشید. (سوراخ از لبه کار، چند میلی متر فاصله داشته باشد)
رشته نخ بلندی را به سوراخ، گره بزنید.
دو نوار رنگی به عرض تقریبی 3 سانتی متر به دو گوشهی آزاد بادبادک بچسبانید. پیش از چسباندن روی یکی از نوارها بنویسید:
«به امید روزی که هیچ کس هیچ غصّه ای نداشته باشد»
و روی دیگری:
«دعا کنیم تا امام مهربان مان زودتر بیاید»
بهتر است بچههای کلاس دوم خودشان این جملات را بنویسند. اما کلاس اولیها در نوشتن کند هستند و خیلی هم حوصلهی نوشتن ندارند. درضمن بعضی کلمات مانند «غصه» یا «دعا» را احتمالا هنوز یاد نگرفته اند. به همین دلیل مربیها و کمک مربیها زحمت نوشتن متن را بکشند و حتما جملات را برای بچهها بخوانند تا آنها – خصوصا پیش دبستانیها که سواد خواندن ندارند – متوجه شوند.
مربی و کمک مربیان در حین ساخت بادبادک، محتوای ارائه شده دربارهی عصر طلایی ظهور را با دانش آموزان مرور کنند و از آنها بخواهند موقع بادبادک بازی یاد صحبتهای این جلسه بیفتند و برای آمدن امام زمان دعا کنند.
امروز: | 468 | |
این هفته: | 11441 | |
در مجموع: | 7566301 |