بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدا که رحمتش فراگیر و مهربانیاش همیشگی است
اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ مُلِحٍّ لَا یَمَلُّ دُعَاءَ رَبِّهِ،
خداوندا، من از تو همانند کسی درخواست میکنم که با اصرار و پافشاری، از نیایش پروردگارش خسته نمیشود.
وَأَتَضَـرَّعُ إِلَیْکَ تَضَـرُّعَ غَرِیقٍ یَرْجُوکَ لِکَشْفِ ضُـرِّہِ وَکَرْبِهِ،[1]
و همانند فرد غرقشدهای به سویت زاری میکنم، که امید دارد تو رنج و اندوهش را برطرف کنی.
وَأَبْتَهِلُ إِلَیْکَ ابْتِهَالَ تَائِبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ،
و به درگاهت همانند توبهکنندهای تضرع میکنم، که از گناهانش پشیمان است.
وَأَنْتَ الرَّبُّ[2] الَّذِی مَلَکْتَ الْخَلَائِقَ کُلَّهُمْ،
و تویی آن پروردگاری که مالک همۀ مخلوقات هستی،
وَفَطَرْتَهُمْ أَجْنَاساً مُخْتَلِفِی الْأَلْسُنِ وَالْأَلْوَانِ وَالْأَبْدَانِ عَلَی مَشِیَّتِکَ،[3]
و آنان را در انواع گوناگون، با زبانها و رنگها و بدنهای مختلف، بر اساس مشیت خود آفریدهای.
وَقَدَّرْتَ آجَالَهُمْ وَأَرْزَاقَهُمْ،[4]
عمرها و روزیهایشان را مقدّر کردهای.
فَلَمْ یَتَعَاظَمْکَ خَلْقُ خَلْقٍ حِینَ[5] کَوَّنْتَهُ کَمَا[6] شِئْتَ، مُخْتَلِفَاتٍ مِمَّا[7] شِئْتَ،
آفریدن هیچ آفریدهای برای تو دشوار نبود، هرگاه که آن را هرطور که خواستی، و با آن همه تفاوتهایی که خواستی، خلق کردی
فَتَعَالَیْتَ وَتَجَبَّـرْتَ عَنِ اتِّخَاذِ وَزِیرٍ، وَتَعَزَّزْتَ عَنْ مُؤَامَرَهِ شَـرِیکٍ،
پس تو برتر و والاتری از آنکه وزیری برگیری، و از داشتن شریک در فرمانرواییات منزهی،
وَتَنَزَّهْتَ عَنِ اتِّخَاذِ الْأَبْنَاءِ، وَتَقَدَّسْتَ عَنْ مُلَامَسَهِ النِّسَاءِ،
از داشتن فرزند پاکی، و از تماس با زنان پاکیزهای.
وَلَیْسَتِ[8] الْأَبْصَارُ بِـمُدْرِکَهٍ لَکَ، وَلَا الْأَوْهَامُ بِوَاقِعَهٍ عَلَیْکَ،
نه چشمی تو را درک میکند، و نه وهمی بر تو احاطه مییابد.
وَلَیْسَ لَکَ شَبِیهٌ وَلَا عَدِیلٌ، وَلَا نِدٌّ وَلَا نَظِیرٌ.
هیچ شبیه و همتایی نداری، و هیچ رقیب و نظیری برای تو وجود ندارد.
أَنْتَ الْفَرْدُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ الْعَالِمُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ،[9]
تو یگانهای، اول و آخر، دانای مطلق، یکتا و بینیازی.
وَالْقَائِمُ الَّذِی ﴿لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ﴾
تو آن برپادارندهای هستی که “نه زادهای و نه زاده شدهای، و هیچکس همتای تو نیست.”
لَا تُنَالُ بِوَصْفٍ وَلَا یُدْرِکُکَ وَهْمٌ، وَلَا یَعْتَـرِیکَ فِی مَدَى الدَّهْرِ صَـرْفٌ،[10]
تو را با هیچ وصفی نمیتوان دریافت، و هیچ وهمی به کنه وجودت نمیرسد. در گذر زمان، هیچ تغییری در تو راه نمییابد.
لَمْ تَزَلْ[11] وَلَا تَزَالُ، عِلْمُکَ بِالْأَشْیَاءِ فِی الْخَفَاءِ کَعِلْمِکَ بِهَا فِی الْإِجْهَارِ وَالْإِعْلَانِ،
همیشه بودهای و همیشه خواهی بود. دانش تو به امور پنهان، همانند آگاهی تو به امور آشکار است.
فَیَا مَنْ ذَلَّ لِعَظَمَتِهِ الْعُظَمَاءُ، وَخَضَعَتْ لِعِزَّتِهِ الرُّؤَسَاءُ،
ای آنکه بزرگان در برابر عظمتت سر فرود میآورند، و فرمانروایان در پیشگاه عزتت خاضع میگردند،
وَمَنْ کَلَّتْ عَنْ بُلُوغِ ذَاتِهِ أَلْسُنُ الْبُلَغَاءِ،
و زبانهای بلیغترین سخنوران از درک ذاتت ناتواناند،
وَمَنْ أَحْکَمَ تَدْبِیرَ[12] الْأَشْیَاءِ،
ای آنکه تدبیر همۀ امور را به کمال انجام میدهی،
وَاسْتَعْجَمَتْ عَنْ إِدْرَاکِهِ عِبَارَهُ عُلُومِ الْعُلَمَاءِ.
و زبان دانش دانشمندان، در فهم حقیقت تو و شگفتی آفرینشت، به لکنت میافتد.
أَتُعَذِّبُنِی بِالنَّارِ وَأَنْتَ أَمَلِی؟!
آیا مرا با آتش عذاب میکنی در حالی که تو امید منی؟!
أَمْ[13] تُسَلِّطُهَا عَلَیَّ بَعْدَ إِقْرَارِی لَکَ بِالتَّوْحِیدِ وَخُشُوعِی[14] لَکَ بِالسُّجُودِ، وَتَلَجْلُجِ لِسَانِی فِی الْمَوْقِفِ[15]؟!
یا آتش را بر من مسلط میسازی پس از آنکه به یگانگیات اعتراف کردم و در پیشگاهت خاشعانه به سجده افتادم، و زبانم در آن موقف (قیامت) لرزان بود؟!
وَقَدْ مَهَّدْتَ لِعِبَادِکَ[16] سَبِیلَ الْوُصُولِ إِلَی التَّحْمِیدِ وَالتَّسْبِیحِ وَالتَّمْجِیدِ،[17]
در حالی که راه رسیدن بندگانت به ستایش و تسبیح و بزرگداشتت را هموار ساختی.
فَیَا غَایَهَ الطَّالِبِینَ، وَأَمَانَ الْخَائِفِینَ، وَعِمَادَ الْمَلْهُوفِینَ،[18]
پس ای مقصود و نهایت جویندگان، و ای امنیتبخش بیمناکان، و ای تکیهگاه ستمدیدگان
وَیَا کَاشِفَ الضُّـرِّ عَنِ الْمَکْرُوبِینَ، وَرَبَّ الْعَالَمِینَ،
و ای برطرفکننده رنجِ اندوهگینان، و ای پروردگار جهانیان
وَغِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ، وَجَارَ الْمُسْتَجِیرِینَ، وَأَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
و ای فریادرس فریادخواهان، و ای پناه دهندۀ پناه جویان، و ای مهربانترین مهربانان.
اَللّٰهُمَّ إِنْ کُنْتُ عِنْدَکَ فِی أُمِّ الْکِتَابِ کَتَبْتَنِی شَقِیّاً،[19]
خداوندا! اگر در لوح محفوظت نام مرا در زمرۀ بدبختان و تیرهروزان نوشتهای،
فَإِنِّی أَسْأَلُکَ بِـمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ، وَالْکِبْـرِیَاءِ وَالْعَظَمَهِ الَّتِی لَا یَتَعَاظَمُهَا[20] عَظِیمٌ وَلَا مُتَکَبّـِرٌ،
تو را به جایگاههای عزّت عرشات و به عظمت و بزرگیات که هیچ بزرگ و گردنفرازی را توان رسیدن به آن نیست، سوگند میدهم،
أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَنْ تَجْعَلَنِی[21] سَعِیداً
که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی، و سرنوشت مرا به نیکبختی و سعادت بدل سازی.
فَإِنَّکَ تُجْرِی الْاُمُورَ عَلَی إِرَادَتِکَ، وَتُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْکَ یَا قَدِیرُ،
که تو همۀ کارها را به خواست خود جاری میکنی و پناه میدهی و کسی در برابر تو پناه نمیدهد، ای صاحب قدرت!
وَأَنْتَ رَؤُوفٌ رَحِیمٌ خَبِیرٌ، ﴿تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ﴾.
تو مهربان وبخشنده و آگاهی! (تو آنچه در جانم نهفته است میدانی، و من از اسرار ذات تو ناآگاهم، بدون تردید تو دانای همه پنهانیها هستی)
فَقَدِیماً لَطُفْتَ لِمُسْـرِفٍ عَلَی نَفْسِهِ، غَرِیقٍ فِی بُحُورِ خَطَایَاهُ،[22] أَسْلَمَتْهُ الْحُتُوفُ وَکَثْـرَهُ زَلَـلِهِ.
بارها لطف کردی به آن گناهکاری که بر خویشتن زیادهروی کرد؛ غرقِ دریای خطاهایش شد، و مرگهای ناگهانی و لغزشهای پیدرپی، او را به کام خود کشید
وَتَطَوَّلْ عَلَیَّ یَا مُتَطَوِّلاً عَلَی الْمُذْنِبِینَ بِالْعَفْوِ وَالصَّفْحِ، وَعَلَی الْعَاثِرِینَ بِالْمَغْفِرَهِ، وَاصْفَحْ عَنِّی،
پس ای مهربانِ همیشه بخشنده بر گناهکاران، و ای درگذرنده بر لغزشهای شکستخوردگان، بر من نیز منت گذار و از من درگذر!
فَإِنَّکَ لَمْ تَزَلْ آخِذاً بِالْفَضْلِ عَلَی مَنْ وَجَبَ لَهُ بِاجْتِـرَائِهِ عَلَی الْآثَامِ حُلُولُ دَارِ الْبَوَارِ،
که تو همواره به فضل خویش، حتی بر آن کس که به سبب گستاخیاش بر گناهان، سزاوارِ دوزخ شده بود، مهر ورزیدهای و او را از ورطۀ هلاکت رهانیدهای…
یَا عَلّٰامَ الْخَفِیَّاتِ وَالْأَسْـرَارِ یَا جَبَّارُ یَا قَهَّارُ.
ای دانای رازهای نهان و اسرار پوشیده، ای شکستدهندۀ سرکشان، ای چیرهشونده بر هر ستمگر
وَمَا أَلْزَمْتَنِیهِ مِنْ فَرْضِ الْآبَاءِ وَالْأُمَّهَاتِ، وَأَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ مَعَ الْإِخْوَهِ وَالْأَخَوَاتِ، فَاحْتَمِلْ عَنِّی أَدَاءَ ذَلِکَ إِلَیْهِمْ یَا ذَاالْجَلاَلِ وَالْإِکْرَامِ،
آن حقوق واجبی را که بر دوش من نهادهای؛ اعم از حق پدران و مادران، و حقوق خواهران و برادران، از جانب من به بهترین شکل ادا فرما، ای صاحب جلال و بزرگواری!
وَاغْفِرْ لِی وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَصَلَّی اللّٰهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ وَسَلَّمَ.
و مرا و همه مردان و زنان باایمان را بیامرز، که بیتردید تو بر هر کاری توانایی. و درود و سلام خدا بر سرورمان محمد(ص) پیامبر و خاندان پاکش باد
[1] . لِکَشْفِ کَرْبِهِ
[2] . الرَّؤُوفُ
[3] . أَجْنَاساً مُخْتَلِفَاتِ الْأَلْوَانِ عَلَى مَشِیَّتِک
[4] . وَقَسَمتَ أَرْزَاقَهُمْ
[5] . حَتَّی
[6] . بِمَا
[7] . کَمَا
[8] . فَلَیْسَتِ
[9] . أَنْتَ الْفَرْدُ الْوَاحِدُ الدَّائِمُ الْأَوَّلُ الْآخِرُ الْعَالِمُ الْأَحَدُ الصَّمَد
[10] . وَ لَا یُغَیِّرُکَ مِنَ الدُّهُورِ صُرُوفُ زَمَان
[11] . أَزَلِیٌّ لَمْ تَزَل
[12] . مَنِ استحکم بتدبیر [اسْتَحْکَمَتْ بِتَدْبِیرِهِ]
[13] . وَ
[14] . خُضُوعِی
[15] . بِالتَّوْقِیف
[16] .لِی مِنکَ
[17] . إِلَى رَجَاءِ الْمُتَحَیِّرِینَ بِالتَّحْمِیدِ وَ التَّسْبِیح
[18] . در برخی نسخهها اضافه دارد: وَ غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ وَ جَارَ الْمُسْتَجِیرِین
[19] . إِلَهِی إِنْ کُنْتَ کَتَبْتَنِی شَقِیّاً عِنْدَک
[20] . لَا یُقَاوِمُهَا
[21] . أَنْ تُحَوِّلَنِی
[22] . خَطِیئَتِه
![]() | امروز: | 2654 |
![]() | این هفته: | 15859 |
![]() | در مجموع: | 8458103 |