نویسنده: عبدالحسین طالعی
گفتاری بر اساس کتاب «فضائل فاطمة الزهراء » نوشته حاکم نیشابوری ( درگذشتۀ 405 هجری قمری) از دانشمندان و محدثان بزرگ اهل تسنن.[1]
برای تزویج حضرت زهرا، ابوبکر و عمر رفتند؛ اما از پیامبر جواب منفی گرفتند. پس از آنها علی علیه السلام اقدام کرد و پیامبر پاسخ مثبت به او داد. ( ح 68)
انس بن مالک این مطلب را به تفصیل آورده که ضمن آن پیامبر، پس از این که به علی علیه السلام پاسخ مثبت داد، برای فاطمه دعا کرد به همان گونه که زکریّا برای مریم علیهما السلام دعا کرده بود:
«اللهم انّی اعیذها بک و ذرّیتها من الشیطان الرجیم»( خدایا! من او را و دودمان او را از شر شیطان رانده شده به پناهت آوردم)
و مشابه آن را برای علی علیه السلام دعا کرد. ( ح 69)
ابن عباس گوید: پس از آن که پیامبر، فاطمه را به علی تزویج کرد، فاطمه گفت: مرا به همسریِ مردی عابد در آوردی که مال ندارد. پیامبر به او فرمود: « آیا رضایت نمیدهی به این که خدای تعالی به اهل زمین نظر افکند، از میان آنها دو تن برگزید: یکی را پدرت و دیگری را همسرت قرار داد؟ » ( ح 132)
در جای دیگر، در همین زمینه به فاطمه فرمود: « به جان خودم سوگند، تو را به تزویج بهترین فردِ خاندانم در آوردم، کسی که در دنیا سرور است و در آخرت، در زمرۀ صالحان». پس از آن در مورد فاطمه فرمود : « فاطمه از من است و من از اویم . خدایا! همان گونه که آلودگی را از من زدودی و مرا مطهّر ساختی، او را نیز پاک و مطهّر بدار». آنگاه برای هر دو دعاکرد. ( ح 133)
در بامداد نخستین روز زندگی مشترک آن دو فرمود: « ای فاطمه! تو را به تزویج سروری امین در دنیا و آخرت در آوردم که در زمرۀ صالحان است » ( ح 224)
به روایت ابوذر، این ازدواج با رضایت کامل فاطمه بود.( ح 231)
از زندگی مشترک فاطمه با علی علیهما السلام گزارشهایی در دست است؛ از جمله:
جابر انصاری ورورد پیامبر در خانه فاطمه را گزارش میکند که آن بانو با دست خود، آسیا را میچرخاند. پیامبر با دیدن این صحنه گریست و فرمود: « ای فاطمه! از لذّت دنیا به نعمت آیندۀ بهشت منتقل خواهی شد». و در آن حال، آیه فرود آمد: « و لسوف یعطیک ربک فترضی»[2] ( ح 179)
این همه در کنار تلاش امیر مؤمنان علیه السلام بود. گزارش دیگر، مربوط به زمانی است که پیامبر به خانۀ فاطمه و علی میرود، در حالی که امیرالمؤمنین از خانه بیرون رفته تا برای مردی یهودی چند دلو آب بکشد، و در برابر آن خرما بگیرد و بتواند فرزندانش را سیر کند. ( ح 220)
در این زندگی، زیرانداز، لیف خرما بود. و روانداز، پوست گوسفندی بود. ( ح 221 و 117)
ولیمۀ ازدواج، به این قیمت فراهم آمد که امیرالمؤمنین زره خود را نزد یک یهودی به گرو گذاشت ( ح 221)
اینان این قناعت و مناعت را از پیامبر فرا گرفته بودند. آنان روزی را به یاد میآوردند که فاطمه یک قرص نان برای پدرش برده بود. پیامبر پرسید: چیست این نان؟ فاطمه پاسخ داد: قرص نانی است که پختم؛ اما خوش نداشتم بخورم تا نزد شما بیاورم. فرمود: این نخستین طعامیاست که پس از سه روز به شکم پدرت میرسد. ( ح 201)
[1] - هجده فصل در زندگی صدیقه کبری سلام الله علیها (گفتاری بر اساس کتاب «فضائل فاطمة الزهراء » نوشته حاکم نیشابوری): به قلم عبدالحسین طالعی.
[2] - قرآن کریم: سوره ضحی، آیه 5. یعنی: و در آینده خدایت چنان بر تو ببخشد که راضی شوی.
امروز: | 957 | |
این هفته: | 10021 | |
در مجموع: | 7416136 |