شبهات دانش آموزی: ماهیت خدای واقعی چیست؟

 

پاسخ به شبهات دانش آموزی توسط: مسعود بسیطی (کارشناس علوم تربیتی  و ادیان و فرق؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید )

با اهتمام: زهرا مرادی ( کارشناس ارشد MBA؛ این آدرس پست الکترونیک توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید  )  

 

پیشنهاد‌‌‌ می‌کنیم قبل از خواندن این قسمت، مطلب «چگونه خدا را بشناسیم؟» که در بخش شبهات دانش آموزی قرار دارد را بخوانی. در غیر این صورت ممکن است به پاسخ سؤالت نرسی.

خدا نور نیست.[1]

خدا روح نیست.[2]

خدا جسم نیست.[3]

گوش و چشم و دست و پا و سر و ... ندارد.[4]

طول و عرض و ارتفاع ندارد.[5]

وزن ندارد.[6]

رنگ ندارد.[7]

زمان و مکان و سن و سال برایش مطرح نیست. [8]

سکون و حرکت و تغییر و تبدیل و انتقال درباره‌اش صدق‌‌‌ نمی‌کند.[9]

خدا هیچ شباهتی به مخلوقاتش ندارد.[10]

...

پس خدا چیست؟ چه جنسی است؟

ببین امیر مومنان چه زیبا فرموده:

"هر كس بخواهد [با نیروى فكر خود] او را توهّم نماید در حقیقت به سراغ خدا نرفته؛ و كسى كه بخواهد كُنه ذات خدا را دریابد در واقع قائل به توحید نیست."‏[11]

انسان، مخلوق خداست و هیچ آفریده‌ای به خودیِ خود‌‌‌ نمی‌تواند بر آفریدگار خود احاطه پیدا کند و او را بشناسد مگر اینکه خالق، شناختی از خودش را در اختیار مخلوق قرار داده باشد.[12] خداوند مهربان هم بخشی از شناخت خود را در اختیار ما انسان‌ها قرار داده تا توسط آن، خالق خود را بشناسیم. این شناخت از دو طریق برای ما حاصل‌‌‌ می‌شود:[13]

  1. معرفت فطری
  2. تذکر و آموزه‌های مربیان آسمانی

اما این بدان معنی نیست که از طریق این دو راه، انسان می‌تواند به چیستیِ خدا و اینکه جنس و ماهیتش چیست پی ببرد. بلکه اتفاقا بخشی از شناختی که از راه فطرت و همچنین تعالیم مربیان الهی برای ما حاصل‌‌‌ می‌شود این است که‌‌‌ می‌فهمیم‌‌‌ نمی‌توانیم با هیچ ابزاری به چیستیِ خالق بلندمرتبه پی ببریم.

حواست باشد این شناخت از خدا که «هیچ کس با هیچ ابزاری‌‌‌ نمی‌تواند بگوید خدا چیست و چه جنسی دارد»، از مهم‌ترین و پایه‌ای‌ترین مباحث توحید و شناخت خداست.

پس‌‌‌ نمی‌دانیم چیست؛ اما‌‌‌ با همه‌ی وجود می‌یابیم که هست.[14]

نمی‌دانیم چیست؛ اما به کمک معرفت فطری و آموزه‌های مربیان آسمانی برخی از صفات خدا را می‌شناسیم.[15] مثلا می‌دانیم و اگر توجه کنیم، می‌یابیم:

یکتا و بی همتاست. (اَحَد، فَرد، لَیسَ أَحَدٌ مِثْلَه‏، ...)

مهربان و یاری رسان است. (رَحمَان، رَحیِم، رَئوُف، نَاصِر، خَیرَ النَّاصِرین، ...) [16]

پرورش دهنده و روزی رسان است. (رَبّ، رَازِق، رَزَّاق، خَیرَ الرَّازِقین،...)

خطاپذیر و بخشنده است. (غفور، غفّار، غافِرالخَطَایَا، خَیرَالغَافِرین، تَوّاب، عَفُوّ، ...)

به هر کاری تواناست و بر هر قدرتی چیره است. (قَادِرٌ عَلَى كُلِّ شَی‏ء، قَاهِراً غَیرَ مَقْهُور، ...)

به همه چیز حتی آنچه در دل‌های ماست، آگاه است. (عَالِمٌ بِكُلِّ شَی‏ء، ...)

می‌بیند اما نه با چشم؛‌‌‌ می‌شنود اما نه با گوش. (سَمِیعٌ بِغَیرِ جَارِحَةٍ وَ بَصِیرٌ بِغَیرِ آلَة)[17]

دعای بندگان را اجابت‌‌‌ می‌کند. (مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین‏، نِعْمَ الْمُجِیب‏، ...)

دردها و بیماری‌ها را شفا‌‌‌ می‌دهد. (طَبیِب، شَافِی، شَافِی مَنِ اسْتَشْفَاه‏، ...)

www.mohammadivu.org.MOHR

 

 

‏ 

 

 

مطالب مرتبط

آیا می‌توان خداوند را تصور و توصیف نمود؟

آیا انسان می‌تواند از طریق حواس پنج‌گانه خداوند را بشناسد؟

چگونه وجود خدا را ثابت کنیم؟

چگونه خدا را بشناسیم؟

آیا خدا روح دارد؟

آیا خدا جسم دارد؟

آیا خدا دست و پا و صورت و ... دارد؟

آیا خدا از جنس نور است؟

چرا خدا شیطان را - که عامل گمراهیِ انسان‌هاست – آفرید؟

چرا خدا به شیطان دستور داد بر یک موجود گِلی، سجده کند؟

 


[1] بنگرید به مطلب «آیا خدا از جنس نور است؟» در همین سایت.

[2] بنگرید به مطلب «آیا خدا روح دارد؟» در همین سایت.

[3] بنگرید به مطلب «آیا خدا جسم دارد؟» در همین سایت.

[4] بنگرید به مطلب «آیا خدا دست و پا و صورت و ... دارد؟» در همین سایت.

[5] بنگرید به مطلب «آیا خدا جسم دارد؟» در همین سایت.

[6] همان.

[7] همان.

[8] امیر مومنان می فرمایند: فَمَنْ قَالَ أَینَ فَقَدْ بَوَّأَهُ وَ مَنْ قَالَ فِیمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ إِلَامَ فَقَدْ نَهَّاهُ وَ مَنْ قَالَ لِمَ فَقَدْ عَلَّلَهُ «2» وَ مَنْ قَالَ كَیفَ فَقَدْ شَبَّهَهُ وَ مَنْ قَالَ إِذْ فَقَدْ وَقَّتَهُ وَ مَنْ قَالَ حَتَّى فَقَدْ غَیاهُ وَ مَنْ غَیاهُ «3» فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ وَصَفَهُ وَ مَنْ وَصَفَهُ فَقَدْ أَلْحَدَ فِیه‏ ... ٍ لَا تَصْحَبُهُ الْأَوْقَاتُ وَ لَا تَتَضَمَّنُهُ الْأَمَاكِن‏ ... سَبَقَ الْأَوْقَاتَ كَوْنُه‏ وَ الْعَدَمَ وُجُودُهُ وَ الِابْتِدَاءَ أَزَلُه‏" یعنی: هر كه بگوید [خدا] كجاست برایش جایگاهى پنداشته، و هر كه گوید: در چیست؟ او را در میان ظرفى پنداشته، و هر كه بگوید: حدّش تا كجاست؟ براى او نهایتى فرض كرده، و هر كه بگوید: چرا و از چه راهى موجود شده؟ براى او علّتى تصوّر نموده است، و هر كه بگوید: چگونه است؟ او را (به مخلوقش) همانند ساخته، و هر كه بگوید: از چه زمانى بوده؟ براى او وقتى در نظر گرفته، و هر كه بگوید: تا چه زمانى خواهد بود؟ براى او انتهائى قرار داده؛ و هر كس چنین كند او را مركّب دانسته؛ و هر كه اجزاء و ابعاض براى خدا تصوّر كند او را وصف نموده، و هر كه او را وصف نماید كارش به الحاد و كفر مى‏انجامد ... زمان با او همراه نیست و مكان به او احاطه ندارد (زمان و مكان ندارد) ... او قبل از زمان بوده، و پیش از عدم وجود داشته است، ازلیتش از هر آغاز و ابتدائى فراتر است: تحف العقول، ص 63 و 64. ؛ همچنین بنگرید به پاورقی شماره 9.

[9] امام صادق علیه السلام‌‌‌ می‌فرمایند: "إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا ‌‌یوصَفُ بِزَمَانٍ وَ لَا مَكَانٍ وَ لَا حَرَكَةٍ وَ لَا انْتِقَالٍ وَ لَا سُكُونٍ بَلْ هُوَ خَالِقُ الزَّمَانِ وَ الْمَكَانِ وَ الْحَرَكَةِ وَ السُّكُونِ وَ الِانْتِقَالِ تَعَالَى عَمَّا ‌‌یقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً كَبیر" یعنی: همانا خداوند تبارک و تعالی به زمان و مكان و حركت و سكون و انتقال وصف نمى شود؛ بلكه او خود، آفر‌‌یدگار زمان و مكان و حركت و سكون و انتقال است؛ خداوند برتر از آن است كه ظالمان می‌گویند (کسانی که بدون شناخت، خدا را وصف‌‌‌ می‌کنند، در واقع با این کار نسبت به خود و خالق‌شان ظلم‌‌‌ می‌کنند): بحارالانوار، ج 3، ص 309.

[10] امام صادق علیه السلام‌‌‌ می‌فرمایند: "لَا ‌‌یشْبِهُهُ شَی‏ءٌ وَ لَا ‌‌یشْبِهُ هُوَ شَیئاً" یعنی: هیچ چیز شبیه خدا نیست و خدا نیز با چیزی مشابهت ندارد: بحارالانوار، ج 3، ص 302.

[11] "َلَا إِیاهُ أَرَادَ مَنْ تَوَهَّمَهُ وَ لَا لَهُ وَحَّدَ مَنِ اكْتَنَهَه‏": تحف العقول، ص 62.

[12] بنگرید به مطلب «چگونه خدا را بشناسیم؟» در همین سایت.

[13] بنگرید به مطلب «چگونه خدا را بشناسیم؟» در همین سایت.

[14] بنگرید به مطلب « چگونه وجود خدا را ثابت کنیم؟» در همین سایت.

[15] به عنوان نمونه در دعای جوشن کبیر، پیامبر مهربان‌مان حدود 1000 نام از نام های خدا را عنوان کرده‌اند که هر کدام از این نام‌ها معرّف یکی از ویژگی‌ها و صفات خداوند است.

[16] به خاطر داشته باشید در زبان عربی برای مفاهیم نزدیک به هم، واژه های متعددی مورد استفاده قرار گرفته که هر کدام از آنها معنی و کاربرد به خصوصی دارد. اما زبان‌های دیگر به اندازه‌‌‌ی زبان عربی، گسترده نیستند. به عنوان مثال بین رحمان و رحیم و رئوف تفاوتهای مهمی وجود دارد اما در زبان فارسی همه‌‌‌ی اینها به نوعی مهربان ترجمه‌‌‌ می‌شود. از همین روست که به عزیزان مان سفارش‌‌‌ می‌کنیم برای فهم کلام خدا و حتی روایات اهل بیت علیهم السلام سعی کنند زبان عربی را خوب یاد بگیرند. بسیاری از ترجمه‌ها از دقت و یا حتی از صحت کافی برخوردار نیستند و شما در فهم مقصود خدا و جانشین خدا از کلامش به خطا کشیده خواهید شد.

[17] بحارالانوار، ج 4، ص 70.